مرضیه؛ حکایت یک اسم، روایت یک زندگی/ داستان پرماجرای زنانی که ورای تاریخاند
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۸۳۶۳۹
نویسنده کتاب «مرضیه» با اشاره به شخصیت اصلی این اثر گفت: مادران شهدا نمونه کاملی از الگوی زن سوم هستند؛ زنانی که در بُعد فردی و اجتماعی موفقاند. - اخبار فرهنگی -
لطیفه نجاتی، نویسنده کتاب «مرضیه؛ حکایت یک اسم، روایت یک زندگی» که اخیراً توسط انتشارات راه یار منتشر شده است، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به موضوع این اثر گفت: این کتاب وایتی از زندگی بیبی مرضیه میررضایی، مادر شهید مدافع حرم حجتالاسلام محمود تقیپور، است که در پنج فصل به زندگی این مادر شهید میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در طی مصاحبه با همسران و مادران شهدا در دفتر مطالعات فرهنگی به این نتیجه رسیدیم که خاطرات مادر شهید تقیپور قابلیت بررسی و طرح به صورت مجزا و در قالب یک کتاب را دارد. خانم میررضایی نمونه کاملی از الگوی سوم زن هستند؛ یعنی نه شرقی و نه غربی هستند. نه اینطور هستند که در حاشیه باشند و بیتأثیر و نه ویژگیهای یک زن غربی را دارند. خانم میررضایی در بُعد فردی یک انسان خودساخته هسند و در بُعد اجتماعی نیز تأثیرگذار بودند؛ از این منظر تصمیم گرفتیم که خاطرات این مادر شهید را در قالب یک کتاب زندگینامه طرح کنیم.
نجاتی با اشاره به ویژگیهای شخصیتی راوی کتاب «مرضیه» یادآور شد: برای من به عنوان نویسنده این اثر، بُعد مادری خانم میررضایی جالب بود. او خاطرات فرزند شهیدش را به خوبی در ذهن داشت و در خلال مصاحبه، بارها به شیطنتها و خاطرات او اشاره و همه این مسائل را با هیجان تعریف میکرد.
نویسنده کتاب «مرضیه» در پاسخ به این پرسش که کتاب حاضر چه پیامی برای نسل جوان امروز خواهد داشت، گفت: شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که همسران و مادران شهدا، الگوهای سادهتری هستند اما وقتی وارد فضای زندگی این افراد میشویم، مصادیقی را میبینیم که نه تنها برای زن امروز که حتی برای نوجوانان و جوانان فردا نیز میتواند به عنوان الگو مطرح شود. این مادران و همسران ورای تاریخ و زمان هستند و این نقطه مشترکی است که در زندگی این بزرگواران دیده میشود.
نجاتی با اشاره به یکی از خاطرات جالب در این کتاب گفت: مخاطب در کتاب «مرضیه» با خاطرات متنوعی مواجه میشود که خواندن هر کدام از آنها شیرینی خاصی دارد. یکی از خاطرات جالب برای من، ماجرای شهادت شهید تقیپور و مطلع شدن مادرشان از این موضوع بود. مادر شهید کلاً در جریان حضور پسرش در سوریه نبود. در خلال سفری که برای اربعین به کربلا مشرف شده بود، با پسرش به صورت تلفنی صحبت کرد و شهید تقیپور در این مکالمه از مادرش خواست که برای شهادت او دعا کند. خانم میررضایی گمان میکرد که این یک درخواست ساده است، در خاطرات گفته است که زیر قبه حرم امام حسین(ع) به ناگاه به یاد پسرم و درخواست او افتادم و برای شهادتش دعا کردم، در حالی که نمیدانستم او در یک قدمی شهادت است. شهید تقیپور در روز اربعین به شهادت میرسد و خانم میررضایی با اینکه از این موضوع مطلع نبود، اما حس و حالش تغییر کرده بود. در خاطراتش گفته است که در آن روز حال عجیبی داشت، در حرم امام حسین(ع) رو به ضریح ایشان، به امام(ع) میگوید که من میدانم امتحانی در راه است، هرچه هست خودت مرا آماده کن و واقعاً زینبوار با این ماجرا مواجه میشوند.
در بخشی از این کتاب که در پشت جلد آن آمده است، میخوانیم: نظر آقاجانم دربارۀ کارکردن من تغییر کرده بود؛ اما حرفهایی که روز اول در گوش دامادش خواند و تلنگرهایی که به او زد، آنقدر کاری افتاده بود که هنوز اثرش در حرفهای حسنآقا دیده میشد. تا صحبت از کار به میان میآمد، میخش را همان اول میکوبید و میگفت: «دوست ندارم خانمم با دو تا بچۀ کوچیک بره کار کنه. هرچی خودم نون دربیارم با هم میخوریم. چه نیازی به درآمد اون داریم؟»
آقاجان به هر بهانهای حرف اشتغال من را پیش میکشید و تکرار میکرد: «من قبل از انقلاب مخالف سرِکاررفتن مرضیه بودم؛ اما الان احساس میکنم تکلیفه.» ولی جواب حسنآقا همان بود؛ دلش به اشتغال من رضایت نمیداد.
کتاب «مرضیه» که تحقیق آن برعهده زهرا عاشوری بوده و تدوین آن توسط لطیفه نجاتی صورت گرفته، در 264 صفحه، شمارگان هزار نسخه و با قیمت 40هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است. علاقمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت vaketab.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.
64 روایت تکاندهنده از سانسور شدههای جنگ/ «حوض خون»؛ آینه خون دلهایی که برای دفاع از انقلاب خورده شدانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: شهدای مدافع حرم انتشارات راه یار کتاب شهدای مدافع حرم انتشارات راه یار کتاب شهید تقی پور مادر شهید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۸۳۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترکیب دلانگیزی از ایران و عراق و افغانستان
ناشران حوزه دفاعمقدس وپایداری هم دراین نمایشگاه، حضوری مؤثر وچشمگیر دارند.نگاهی به سه ناشر مطرح وتازهترین عناوین ارائه شدهشان در این نمایشگاه داشتهایم تا شما رادرانتخاب کتابهایتان یاری کرده باشیم. کتابهای متنوعی درباره محور مقاومت، از ایران گرفته تا عراق و افغانستان...انتشارات خط مقدم
این انتشارات از ابتدا با کتابهایی در حوزه دفاعمقدس کار خود را آغاز کرد اما رفتهرفته توجه خود را به جبهه مقاومت معطوف کرد و کتابهای شاخصی در این زمینه به بازار نشر عرضه کرد. هدایت عالی این انتشارات با حجتالاسلام علی شیرازی است که مدتی نماینده ولیفقیه در سپاه قدس بود. اکنون نیز شیخ هادی شیرازی مدیریت این انتشارات را بر عهده دارد. خط مقدم امسال با چند عنوان جدید در حوزه نوجوانان به نمایشگاه آمده است. کتاب «پروانه سوم» توسط دفتر ادبیات کودک و نوجوان انتشارات خط مقدم و در ۲۱۲ صفحه منتشر شده است. پروانه سوم روایت داستانی زندگی شهید علیرضا توسلی؛ با نام جهادی ابوحامد است. روایت کتاب از روزهای قبل از شهادت علیرضا توسلی شروع میشود. از وقتی که ابوحامد هنوز ابوحامد نشده است؛ یعنی جنگی نبوده که بخواهد برود و نامی جهادی داشته باشد.آن روزها او تماما پدر و همسری مهربان و امن است که تلاش میکند برای زندگیاش، هنوز قوماندان نشده؛ قوماندان یعنی فرمانده. بچهها و همسر به شدت وابسته او هستند؛ و فاطمه دختر نوجوانش بیشتر از همه وابسته اوست. با آغاز جنگ و درگیریهای سوریه علیرضا توسلی هم سفرش آغاز میشود. و این سفر همراه است با دلتنگی و بیقراری و سختیهایی برای خانواده. در کتاب پروانه سوم؛ فاطمه دختر نوجوان علیرضا توسلی راوی داستان زندگی پدر و خانواده است. مخاطب پروانه سوم، زندگی علیرضا توسلی و خانوادهاش را از زاویه دید دختر نوجوانش میبیند؛ هنگام حضور پدر و هنگام نبود پدر و شهادتش...علیرضا توسلی فرمانده لشکر فاطمیون در سوریه بود که سال ۹۳ در سوریه به شهادت رسید.
انتشارات حماسه یاران (قم)
انتشارات حماسه یاران، نشری است فعال وپیشرو درعرصه توسعه وترویج دفاعمقدس و دارای شبکه ارتباطی فعال میان رزمندگان و جوانان در جهت تقویت، تعمیق و ارتقای فرهنگ جهاد و شهادت در سطح استان قم. این انتشارات بنا دارد این شاخصها را در روند کاری خود داشته باشد؛ توسعه یافته بر مبنای اصول اساسی اسلام و انقلاب اسلامی و اندیشههای امام راحل و مقام معظم رهبری؛ نوآور، الگوساز و برخوردار از دانش پیشرفته در تأمین و تولید و تنظیم آثار پژوهشی دفاع مقدس؛ و موثر در توسعه و ترویج فرهنگ دفاعمقدس و انقلاب اسلامی.امسال انتشارات حماسهیاران کتاب «خانواده ابدی» را به نمایشگاه آورده است. این کتاب روایت یکی از هزاران ترور مردم بیگناه توسط منافقین در دهه شصت است.منافقین با تهاجم به خانه محسن اسکندری، مادر خانواده را مقابل چشمِ چهار فرزندش، هدف هشت گلوله قرار میدهند. بعد از این حادثه تلخ، پدر خانواده با صبر و بردباری به فرزندانش کمک میکند تا شوک ناشی از روز حادثه و شهادت مادر را پشت سر بگذارند. بانویی مومن، مسئولیت فرزندان شهید را برعهده میگیرد و با پر کردن جای خالی مادر، زندگی دوبارهای به آنها میبخشد.
زنی که از دل رنجها به سعادت رسید
انتشارات شهید کاظمی
این انتشارات را جمعی از دوستان و یاران نجفآبادی شهید حاج احمد کاظمی در قم تأسیس کردند و در این سالها همواره تلاش داشتند آثار خوب حوزه دفاع مقدس و دفاع از حرم را چاپ و منتشر کنند.این انتشارات امسال با کتاب ارزشمندی با نام «ام علاء» (روایت زندگی امالشهداء فخرالسادات طباطبایی) به نمایشگاه کتاب تهران آمده است. ماجرای کتاب «ام علاء» قصه زندگی زنی است که از دل رنجهای مختلف به سعادت رسیده است. زنی بهنام فخرالسادات طباطبایی که درنجف متولد شد و بعد از همجواری با حرمامیرالمؤمنین علیهالسلام و بعد ازبستهشدن چشمانش،برای همیشه در کنار حضرت معصومه سلاما...علیها آرام گرفت.نویسنده در ایام جوانی دچار یک بیماری میشود.در سالهای شدتگرفتن بیماری، ناامیدانه به درگاه خدا التماس میکند تا دری را برایش بگشاید و این رنج را تمام کند. درهمان روزها وهفتهها بهطور اتفاقی با شهیدی آشنا میشودکه آن شهید عامل پیدایش و ظهور حلقههای مفقود زندگیاش میشود و از دل این روزهای تلخ و رنجآور دریچهای از نور به رویش باز میشود. ماجرای شگفتآور این آشنایی و اوج این قصه زمانی است که شهید به خواب مؤلف میرود ومزار مادرش را نشان میدهد. سمیه خردمند، نویسنده کتاب ام علاء، با پیدا کردن مزار مادر شهید و قدمزدن در خاطرات وی، غرق در شخصیت این مادر میشود.